من تمام روزهای هفته به ه ختم می گیرم را .
شهر / کوچه بی جوب از سو گند خوردم .
چل چراغ چلی به حومه شهر کشید .
کبوتر که امام زاده به طرح پر زد .
من اندازه های کشور را شط رنجی
من کف پایم به صورت شما
استامپ
چند گلو منجی را گذشته بود .
که خطوط گردنت
موجی موچم را دلنگ لنگ
خط کوفی ابروهایم را کاروان می زند.
سواحل به شتر رقصیده است .
پنجره پاییز را پا به ماه چانه می اندازد .
سلام ... وبلاگت و نوشته هات حرف نداره .. ساده و روان می نویسی ..
به من هم سر بزن .. بای
سلام دوست صمیمی بزرگوارم
دلنوشته هایت بسیارصمیمی وباطراوت بودند
...............
در طول این یکی دوسال که از طریق دنیای اینترنت با عزیزان همدل در ارتباط بوده ام
عرض کرده ام...حضور نورانی همه عزیزان در کلبه تنهایی بنده..دوحسن بزرگ برایم
به همراه داشته است..1.در این عصر بی تکیه گاهی وغربت ارزشها..حضورتان..باعث
شکوفایی دل وجانم میشود..و در این سن وسال خود را بانشاط وخوشدل در جمع صمیمی شما میبینم....2..حضورتان بدون شک باعث تعالی وشکوفایی بیشتر استعداد شعریم نیز خواهد شد..وبه نو اندیشی شعرم کمک خواهد نمود....
ای سبز ترین بهار ها.... در نامت
می آیی و می شکوفم از پیغامت
سلام دوست من
خواندم و بعضی از پردازش ها بسیار زیبا بود باز هم می آیم تا بخوانمتان
قربانت
سلام دوست عزیز ...
با سپاس از حضورتان از شعر شما بهره بردم وسلامت و بر قرار باشید .
کف پای شما بر دیده ما
من از مطالب شما چیزی دستگیرم نمی شود
نمی دانم تو مرا ترک کردی
یا من بودم که توراترک کردم
ولی باور کن
از سر سادگی بود
که همدیگر را
ترک کردیم.
مرسی که بهم سر میزنید .با اجازه لینکتون کردم
سلام..خواندمت..ممنون از حضور سبزت در وبم...شاد باشی..دفعه های بعد که اومدم حتما نقدت می کنم..الان اول آشناییه نمی خوام نقدت کنم فعلا..خب؟
سلام حقیقی عزیز
این که محمد آزرم چه گفته باشد مهم نیست . مگر وقتی نظریات پست مدرن به دست یک تعداد روشن فکر نما افتاد . و البته در مراجع نظریات جدید تعیین زیبایی شناسی مگر همان قبلی است ؟ عزیزم تو ؛ غلط بازی ؛ کردی تا شاید ؛ نو آوری کنی ؛ . اگر جواب نمی دهد اصرار نکن .
بین زبان ساده و این چیزی که می نویسی و آن چیزی که آزرم گفته فرق است .
سلام ممنون از شعرت گویی تصاویری جدا از هم به صورت تکه عکسهایی کنار هم چیده شده اند که سعی می کند در حواشی کلمات و تصاویر به روایت برسد کبوتر که امام زاده به طرح پر زد .
من اندازه های کشور را شط رنجی
من کف پایم به صورت شما
استامپ
در اینجا اتفاق می افتد خلا روایت رخ می دهد و فصلی نو آغاز می گردد
ولی تصاویر گسست سختی دارند یعنی تجمع برای یافتن پیام مخاطب سخت است در هر حال این مفهوم و دید شما از شعر برای من جالب است موفق باشید
سلام
شعر زیبایی است.لذت بردم.
شاد و سربلند!
عجب!!
سلام بر شما
آقای آزرم هنوز هم نمی دونه که ادبیات در هیچ صورتی معنی نداره.
ادبیات خودش یک صورت معنی شده ست دوست عزیز .
در ضمن اگه حرفا و توصیه های ایمنیه اقای آزرم کار گشا بود یه لطفی در حق شعر خودش میکرد.
شعر شما شعر خوبی بود در برداشت اول.
.....!
سلام خانوم حقیقی
در شعر شما مطلبی که توجه من را جلب کرد ضمایر است که در عین اینکه یک شعر شخصی است اما شعر شخصی هم نیست در ابتدا خواننده با یک شعر شخصی روبه رو می شود اما جلوتر که می رود این من را من شاعر نمی بیند
این من می تواند مخاطب باشد و یا هزاران من دیگر و این شعر را در حد بی نهایت به چند صدایی می رساند
یکی از زیباترین شعرهای شما بود که خواندم حالا حرفه ای ها هر چه می خواهند بگویند
آنها تفکرشان در حد حرفه ای گریشان دیوار کشیده شده
سلام
متاسفانه نتوانستم ارتباط برقرار کنم . بازهم برمیگردم .
سلام
جای تاسف است که بعضی ها شعر را هنوز با معیارهای گذشته می سنجند و به تجربه شاعر در لحظات مختلف بها نمی دهند.
البته با احترام به محمد آرزم باید بگویم این گفته ی ایشان یک حکم قطعی نیست تا توجیه کننده ی تراوشات ذهنی افراد باشد ولی ادبیات با این تناقضات و تفاوت ها است که ادبیات است و قائل شدن مرز و محدوده ی معین به معنی مرگ ادبیات است
کارهای شما متفاوت است اما بایست دید این تفاوت اثرات سوء و یا فایده بخش دارد یا نه...
من شخصا به بخش ها و بریده هایی از کار شما را در حیطه شعر می بینم که در کلیت نقص هایی وارد است و این مساله در رابطه با کار اکثر دوستان و خود من وجود دارد. موفق باشید
من کف پایم به صورت شما
استامپ
..........
سلام
مجموعه ای از چند گزاره رو دیدم که در فردیت پر از پتانسیل بودند ولی در کلیت کنشگر عمل نکردند .
به طور کلی سه نوع کیفیت در وضعیت طولی بین گزاره ها ایجاد میشه
۱- هم پوشانی ( در کار کلاسیک )
۲- توافق
۳- تعامل
وضعیت اول در الفبای کار کلاسیک قابل بررسیه که شعر شما اون رو بر نمی تابه مورد دوم کیفیتیه که این روزها خیلی به چشم میخوره مجموعه ای از سطرهای درخشان با یک در همتنیدگی توافق شده از جانب مولف و نه از جانب متن . به تعریفی دیگه تحمع انرژی های درون متنی عقیم مانده که با ایجاد نسبت سازی های متعدد می شه به نصیب های معنایی متعدد رسید که اگر این متن یا دیدگاهی غیر از این تولید می شد خوش تر این بود مبدل به یک کار کلاسیک و یا چند طرحواره می شد تا به قطعیتی زیبا ( در کلاسیک ) و چند معنا در چند شعر ( در طرحواره ها ) می رسیدیم .
وضعیت سوم فرآیند مطلوب تری برای انتخاب چنین ساختار زبانیه مجموعه ای از گزاره های کنش مند که از درون و برون پر از تکانه هستند برای القای دلالت های بیشمار .
...
کف پا و استامپ رو بی قید از تمام کلام یک طرحواره خوش ساخت با ماهوی کنایی می بینم .
...
موید باشی و کماکان شاعر
فضایی خاص ایجاد کرده است! با واژه ها خوب بازی شده است
واقعا این طرز کامنت گذاشتن برای شما که مدعی شعر و شاعری هستید ، قباحت دارد . من هم می توانم با الفاظ سخیف تری جواب شما را بدهم . اما بهتر است که در باره کاری که کردید بیشتر فکر کنید والا فحاشی کردن آسان ترین و راحت ترین کاراست . حیف که با این حرف هایی که زدید فرصتی برای دوستی از دست دادید .
سلام
در آینده بیشتر به شما سر خواهم زد
...
سلام
کار خوبی بود که به هر حال منطق خودش را می تواند داشته باشد. اما در برابر سطرهائی که موفقند بعضی از سطرها ضعیف عمل می کنند و من گمان می برم باکمی ویرایش و نیز تجربه می توانید زبانیت اثر را ارتقا دهید.
موفقیت باشد.
سلام و ممنون از حظور سبزت
زیبا وساده مینیسی
باز هم به سرتغت خواهم آمد...
سلام رفیق
آمدم اما بعد می خوانم
ممنون که خبر دادید!
سلام.منظورت از کف پام رو صورت شما چی بود؟
ساختار کار ..را .و.خط طولی آن که بی هیچ نقطه چینی مرتبط .. به سمت انتهای شعر آمده ستودنیست ..واینکه این کار برعکس کارهای قبلی شاعر کمتر قربانی زبان ..وفرم خالی از معنا شده است
واینکه آفرین به دستی که از ابهام به رشنی درآمد
درود
خواندمتان
به اندازه چند گلویی که منجی را گذاشته بودند
به درهم هایی نا پیدا
لذت بردم اما با اثری که انشگتانم به روی واژه جا می گذارند چه کنم؟
با اسباب گکشی به روزم
سری بزنید
شاد شاعر باشید
من نیز با تو همداستانم. شعر تجربه ای در/با زبانیست و شاعر خوب کسیست که تجربه ی نابی را به رخ می کشاند.
حتا می پذیرم که واژه حمالِ معنا نیست اما هرگز شاعرانگی را ، آن دم مسیحایی را از یاد نمی برم که به باور من آن آن است که جاودانگیست. در ضمن آنچه که امروز به اسم نقد ادبی کپی از ادبیات ِ فرانسه به خورد ما داده اند پیشینه ای اندیشگانی دارد که باید بدان آگاه بود. اگر هنرمند تمام ِ تلاشش برگذشتن از اثر هنریست و شکستن تمام ِ شالوده ها برای به پرواز درآوردن ِ خیال و اگر حتا دست به من-کشی نیز می زد حرفی تازه نیست که قرن هاست هنرمند روایتگر این برگذشتن بوده و هست. اما عزیز ِ دل اگر چه شعر تعریف پذیر نیست اما کرانمند است و با دست یازیدن به کرانه هایش می توان سره را از ناسره بازشناخت. یا دست کم بیش و کم سنجه ای برایش پدید آورد...
شعر هایت هنوز به گفته ی شاعران جا نیفتاده اند یا خوب از کار در نیامده اند هر چند در هر شعرت تجربه های ِ نابی وجود دارد اما این تجربه در سراسر شعر در اوج نیست. منظور فرم شعر نیست که تجربه ی شاعرانه است.
با درود بر شما
نگاهی کلی به وبلاگتان داشتم ؛ سر فرصت با نظر می آیم
موفق و سربلند و پیروز باشید
سلام
ممنونم از لطفت
استفاده کردم
فقط فونت خیلی بزرگ بود و چشم را اذیت می کرد
سلام دوست من
من به روزم و منتظر حضور شریف شما
سلام
ممنون از بزرگواری شما
خوش حال شدم از حضورتون
برقرار باشید
یاعلی
ممنونم از دعوت شما.
خواندم و به اندازه ی توان لذت بردم.موفق باشی.
سلام.ممنون سر زدی
خواندم.
زیبا بود
ممنون
من همدستِ تودهام
تا آن دم که توطئه میکند گسستن زنجیر را
با سلام
بروزم و منتظر نظرات شما
یاحق
سلام ..خوندم...
برخورد نزدیک از نوع سوم!:
مهم ترین جلسه نقد «غزل پست مدرن»
(به همت کمیسیون فرهنگی شورای شهر گرگان)
نقدی بر مجموعه «گریه روی شانه تخم مرغ»
(حاوی آثار راه یافته به مرحله نهایی جشنواره غزل پست مدرن
به کوشش «رضا پارسا» و با مقدمه «استاد محمدعلی بهمنی»)
با حضور شاعران و منتقدانی از سراسر کشور
زمان:
6 آذر 1387
مکان:
گرگان- فلکه شهرداری- پشت شهرداری (کوچه کلیسا)- شورای شهر
ساعت 4 بعداز ظهر 6 آذر 1387 (چهارشنبه)
دوستانی که تمایل به ارائه نقدهایشان در جلسه را دارند
برای هماهنگی بیشتر به وبلاگ مراجعه فرمایند
دوستانی که موفق به تهیه این مجموعه خواندنی نشده اند
می توانند به آدرس زیر مراجعه فرمایند:
http://www.arooz.com/news/1387/03/post_92.php
(بر روی اسم کتاب کلیک راست کرده و گزینه save target as... را فشار دهید)
«حضور برای عموم افراد آزاد می باشد»
منتظر همه ی شاعران، شعر دوستان، منتقدان و... گرامی هستیم
سلام دوست گرامی.با یک شعر جدید از خودم آپم و منتظر نقد و نظر شما.
با تشکر:
رضا یوسف زاده تهرانی
......
سلام
بابت تاخیر شرمنده
مثل همیشه شعر زیباتون رو خوندم و لذت بردم
خصوصا از:
سواحل به شتر رقصیده است .
پنجره پاییز را پا به ماه چانه می اندازد .
ممنون از حضور و دعوتتون
منتظر اپ اینده می مونم
قلمتون پایدار
شاد و سربلند باشید
سلام
ممنون از حضورتون
متاسفانه فونت انتخاب شده ی شما بهم ریخته ست نمیدانم در سیستم من اینطوریه؟
نتوانستم خوب بخوانم
موفق و شاد باشید
سلام وقت بخیر یه شعر جدید نوشتم اگه مقروره یه سر بیایید و ظرتونو بدید.
سلام دوست گرامی ام
ابتدای شعر را بسیار دوست داشتم من تمام روزهای هفته به ه ختم میگیرم . توصیف بی نظیری بود. تمام خصوصیات شهر را مو به مو شرح دادید. و زیبا تداعی شدند.از همان ابتدا ....
همیشه شاعر بمانید .
نرگس
خواندمت ، همیشه نویسا و خلاق بمانید"
درودبرشما
سپاسگزارم که به وبلاگم سرزدید
مطالب وبلاگ شما خواندم خواندنی بودند.
بازهم به شما سرمی زنم
بدرود
سلام. خیلی لذت بردم. آفرین .ادامه بدهید.
سلام
شعر از بهر مردمان گویند. نه از بهر خویش
اگر شاعرباشی جهد کن تا سخن تو سهل وممتنع باشدوپرهیز از سخن
غامض وچیزی که تودانی ودیگران رابه شرح آن حاجت باشدو...........
امثال الحکم استاد دهخدا به نقل از قابوسنامه.
به روزم با مسایل روز .نقد ونظر شمارا صمیمانه می پذیرم.
خیلی از همه جا بودی.